سبد خرید شما خالی است!
بستن
امروز روز اولی است که برای کودکتان یک مداد خوشگل، یک کیف متفاوت، یک جعبه مداد رنگی یا هر چیز دیگری خریدهاید. با کلی زحمت و تلاش، این وسیله را برای کودک خریدهاید و شب که به خانه برگشته، دیگر آن وسیله همراهش نیست! چه حالی به شما دست میدهد؟ تصور میکنید در تربیت کودکتان دچار اشتباه شدهاید؟ هنوز لیاقت داشتن یک مداد ساده را هم نداشت؟ چه برخوردی میتوان با او داشت؟ قبل از این که همه این سوالها را از خودتان بپرسید، یک سوال مهم تر هست که باید به آن جواب بدهید:«چه قدر به او در مورد حفظ وسایل شخصی آموزش دادهاید؟» همین سوال، میتواند پیش نیاز این باشد که از این به بعد با یک چنین اتفاق دلخراشی روبرو نشوید. میدانید که کودکتان از روی عمد وسیلهاش را از دست نداده یا خراب نکرده. بلکه ممکن است گول خورده باشد، به او حسادت شده باشد، یا هر دلیل دیگری. اما از قبل میتوانستید به او در مورد این مشکلات توضیح بدهید.
اولین نکتهای که شاید برایتان جالب باشد این است که کودک یاد نگرفته از وسایل شخصی خودش محافظت کند! برایش دور از انتظار بوده که از دست دادن یک مداد یا خودکار یا دفتر نقاشی، میتواند این قدر مهم باشد! از دیدگاه کودک، این دفتر نقاشی را باز هم میتواند با چند بار پا کوبیدن و گریه کردن، به دست بیاورد. پس خیلی برایش خیلی مهم نیست که آن را از دست داده. این مشکل زمانی پیش میآید که قبلاً مسئولیت نگهداری وسیلهای را در خانه به عهدهاش نگذاشتهاید.
حتماً نباید کودک را در موقعیت از دست دادن قرار بدهیم، تا بعداً تنبیهش کنیم. میتوانیم به او یاد بدهیم که برای مدتی از یک وسیله مراقبت کند. مثلاً از ژلهها مراقبت کند تا مهمانها برسند. یا این که خودش حواسش باشد وقتی که لباسها خشک شد، آنها را جمع کند. این خواستههای به ظاهر ساده، باعث میشود که کم کم در خودش انضباط و نگهداری از وسایل شخصی را رشد بدهد. اگر کودک با این الگوی رفتاری به مدرسه برسد، کمتر دچار مشکل از دست دادن وسایل میشود.
گم شدن یکی از مهم ترین دلایلی است که یک وسیله را از دست میدهد. وقتی کودک یاد نگرفته باشد هر چیزی را بعد از استفاده، سر جایش بگذارد، توی مدرسه هم این اتفاق برایش میافتد. اول به این دلیل که شاید وسیله را سرجایش نگذاشتهاست. و قبل از این که سر جایش بگذارد، کسی وسیلهاش را برداشته باشد. یا به کسی قرض داده باشد. پس وقتی میخواهد کیفش را جمع کند، متوجه نمیشود که چه تعداد وسیله را جا گذاشتهاست.
با این کار، یاد میگیرد که خودش وسایلش را گم نکند. مثلاً زیر میز یا لای دفتر کتابها جا نگذارد. دوم این که، وقتی وسیلهاش را به هر دلیلی، به کودک دیگری داد، آن را پس بگیرد و سر جایش بگذارد.
اگر شما هم جزو پدر و مادرهایی هستید که مدام تکرار میکنید:«من که بهت گفته بودم!»، احتمالاً یادتان رفته که کودکان خیلی حرف گوش کن نیستند. یادگیری کودک از روی رفتارها و روشهای تربیتی سابق است. شما نمیتوانید از کودکتان بخواهید وسیلهاش را به کسی قرض ندهد، در حالی که این کار یک اتفاق عادی در مدرسه است. اما وقتی خودانضباطی را یاد گرفت، میتواند وسیلهاش را پس بگیرد.
نمی توانید انتظار داشته باشید که کودک، یک شبه همه چیز را یاد بگیرد. حتی برای یک بزرگسال هم تغییر عادت کار سادهای نیست. کودکان کلافگی و خستگی شما را میبینند. اما اگر به طور مستمر کاری را از آنها بخواهید و برایش پاداش در نظر بگیرید، خیلی زود با شما همراه میشود. باصبر و حوصله، جای تک تک وسایل را به او نشان بدهید، از او بخواهید که همه اسباب بازیهایش را سر جایش بگذارد. به او در این کار کمک کنید و مطمئن شوید که هر وسیلهای سر جای خودش قرار گرفتهاست.
شاید ساده به نظر برسد. اما بعضی وقتها کودک اصرار میکند که وسیلهای را در جای اشتباه قرار بدهد. بدون این که در نظر بگیرد، این وسیله از جایش بزرگتر است.تا حالا تلاش کودکتان را برای جا دادن یک اسباب بازی درون یک کارتن کوچکتر دیدهاید؟ این هم از همان جنس کارها است. کودک یادش هست که شما وسیله را توی کارتن جا میدادید، اما یادش نیست این کدام کارتن بوده. میتوانید با عکس گرفتن از وسایل مرتب شده، جای تک تک وسایل را به کودک یاد بدهید. پازل حل کردن، در رشد حافظه تصویری، قدرت بی نظیری دارد.
خلاصه کلام این که، هر رفتار کودک را میتوان آرام آرام رشد داد. فریاد کشیدن سر کودک، به این راحتیها دردی را دوا نمیکند. از دست دادن وسیلهای که به زحمت برایش خریدید دردناک است. اما به این فکر کردهاید که بالاخره یک روز، این مسیر برعکس میشود؟
برای یک پدر و مادر، وظیفه شناسی کودک اهمیت زیادی دارد. اولین روزهایی که کودک یاد میگیرد خودش وظایفش را انجام بدهد، روز موفقیتشان است. پدر و مادر دیگر نیاز به تنبیه یا تشویق ندارند. و حتی گاهی وقتها این کودک است که به پدر و مادر، نکتههایی را گوشزد کند. اتفاق خیلی دلچسب و پسندیدهای است. اما رسیدن به این مرحله، ساده نیست. طی کردن این مراحل، نیاز دارد که خود پدر و مادر، انسانهای منضبط و وظیفه شناسی باشند. این ویژگی باید در پدر و مادر رشد کرده باشد تا بتوانند در کودک خودشان هم رشد بدهند. اما برای این که بحث را کمی جذاب تر کنیم، میخواهیم چند تا از ویژگیهای کودک وظیفه شناس را با هم دنبال کنیم. بعد از آن مراحل رسیدن به یک کودک وظیفه شناس را دنبال میکنیم. در این مقاله، خواهیم دید که کودکی که خودش وظایفش را انجام میدهد. و چه قدر به پدر و مادر کمک خواهد کرد. و چه آینده درخشانی در انتظارش خواهد بود.
سختی کشیدن و منضبط بودن، باعث میشود که احساسات دیگران را هم درک کند. به این درک میرسد که انجام دادن همه کارها، ساده نیست. خودش را در جایگاه دیگران قرار میدهد و حس آنها را درک میکند. او با این ویژگی، یاد میگیرد که خودخواسته خیلی از مسئولیتها را قبول کند. به دیگران بدون چشمداشت کمک کند. برای کمک به دیگران پیشقدم بشود. او به نوعی مراقب همه هست. زیرا یاد گرفته که چه طور از خودش و دیگران مراقبت کند.
او نسبت به خودش احساس خوبی دارد. و سعی میکند احساس خوبش را با دیگران هم به اشتراک بگذارد. از آن جا که این احساس درونی است، کسی نمیتواند آن را خراب کند. حس قدرتمند مثبتی به خودش دارد که هر چیزی خرابش نمیکند.
خودش برای قبول کردن مسئولیت پیشقدم میشود. لازم نیست به او اصرار کنیم که کاری را انجام بدهد. کودک وظیفه شناس از این که کاری را انجام بدهد، خوشحال است. او به همه کودکان همسایه، دوستان و همکلاسیها کمک میکند.
نیازی نیست دنبالش کنیم تا اشتباهش را به ما بگوید. از آن جا که اجازه اشتباه کردن دارد، آن را پنهان نمیکند. پدر و مادر با برخورد مناسبی که قبلاً با او داشتهاند، به او در این کار کمک کردهاند. بنابراین اگر اشتباهی هم کرده باشد، خودش هم با مسئولیت پذیری حل میکند. اشتباه کردن برای او، یک امر عادی و بخشی از واقعیت است.
وظیفه شناسی کودک ترکیبی از عشق، نظم و انضباط و تعامل است. نمیتوان انتظار داشت که برای هر اشتباهی کودک را تنبیه کنیم، به او عشق ندهیم و او تبدیل به یک انسان وظیفه شناس بشود. همان طور که به خودمان اجازه اشتباه کردن میدهیم، کودک هم میتواند از این مجوز برخوردار باشد. تربیت کودک وظیفه شناس کار ساده ای نیست. و اولین شرط این است که خود پدر و مادر دارای این خصلت باشند.
اگر پدر و مادر، کودکشان را دوست داشته باشند. مسلماً با او مهربان تر و مثبت تر برخورد میکنند. اشتباه کردن بخشی از زندگی است. پدر و مادر فهمیده، حتی موقع اشتباه کردن، همه تقصیر را گردن کودک نمیاندازند. تلاش میکنند خودشان را هم در این اشتباه سهیم بدانند. و همراه کودک برای جبران اشتباه تلاش میکنند.
این محتوا ادامه دارد…
شکایت خیلی از معلمها از کمبود توجه و دقت کودک است. خیلی از آنها با اشتیاق و علاقه سر کلاس در میآیند، اما بعد از چند دقیقه، همه تمرکز و حواسشان را از دست میدهند. طوری که نیمی از کلاس میگذرد و در تمام این مدت سرگرم فکر کردن و بازیگوشی توی ذهن خودشان بوده اند. شاید به نظر برسد که یک ربع یا بیست دقیقه حواس پرتی، ضرر زیادی نداشته باشد و بعد از این مدت، بتوانند به ادامه درس گوش بدهند. اما مشکلات حواس پرتی و عدم توجه و دقت کودک از این هم بیشتر است. حواس پرتی گاهی باعث رفتارهای سرزده، بدون فکر عمل کردن، بیش فعالی، نبود تمرکز و توجه جزئی به اطراف باشد.
برای معلمی که با یک دانش آموز کم توجه روبرو میشود، اولین سوال این است که این کودک چه مشکلی دارد؟ در حالی که کم توجهی یک اتفاق عادی است. حتی در بزرگسالی هم ما با این مشکل روبرو میشویم. و خواسته زیادی از کودک است که همیشه توجهش به کلاس و صحبتهای معلم باشد.
کم دقتی باعث افت تحصیلی زیادی در کودک میشود. مخصوصاً کودکی که فرصت تخلیه هیجانش را نداشته باشد. محیطهای پر تنش یا محیطهایی که در آن کودک فرصت بازی کردن نداشته باشد، باعث این مشکل میشوند. اما راه حلش این نیست که محیط بیرون را عوض کنیم. کودک میتواند یاد بگیرد که تمرکزش را در هر محیطی حفظ کند.
بعد از همه اینها، افت تحصیلی خودش را در نمرههای درسی نشان میدهد. شکایت کردن قبل از این که نمرههای پایان ترم بیاید، شبیه بهانه جویی میشود! با این حال نمیتوان دست روی دست گذاشت و منتظر شد تا افت تحصیلی به نتیجه نادرستی برسد! لازم است که قبل از این که صدای پدر و مادرها در بیاید، و یا از سیستم آموزشی ایراد بگیرند، فکری به حال این موضوع کرد.
این موضوع را هم باید در نظر بگیریم که آموزش توجه و دقت را در هیچ کتاب درسی ای نمیتوان پیدا کرد. آموزش این مهارتهای نرم که لازمه رشد و شکوفا شدن استعدادهای یک کودک است، جزو توانمندیهای یک معلم است. روش تدریس هر معلم تا حدی فرق میکند. حتی تشخیص کم دقتی هم توی کتابهای درسی نیاورده شده است! بنابراین معلم برای ارتقای این مهارتها، نیاز به کمک بیشتری دارد.
نقاشی کشیدن مثل آب روی آتش!
شاید به نظرتان مسخره بیاید، اما نقاشی کشیدن برای یک کودک منبع تمرکز و توجه است. تصور کنید کودکتان سه ساعت روی یک صندلی بنشیند و با دقت کاری را انجام بدهد. توی دلتان آرزو کردید که بالاخره بشود؟ یک بار دفتر نقاشی را دستش بدهید و ببینید چند ساعت همان جا مینشیند و نقاشی میکند! البته قبلش باید کمی هم نقاشی یادش بدهید.
راه حل ساده تر این است که چند تا مدل طراحی جلویش بگذارید. مثلاً طراحی کردن یک هواپیما از روی مدل، برای کودک لذت بخش است. کشیدن طرحهای آشنا، مثل درخت، ماشین و… از طرحهای حیوانات که کودکان امروزی خیلی کمتر با آنها روبرو میشوند، جذاب تر هم هست.
از نقاشی کردن به داستان شنیدن علاقه مند میشود!
نقاشی کردن برای یک مدت کوتاه میتواند برای کودک جذاب باشد. حالا تصور کنید که قرار است با نقاشی کشیدن، یک داستان هم تعریف کند. داستان شنیدن هم یکی از روشهای افزایش تمرکز در کودکان است. کودک برای شنیدن انتهای داستان، مدت زیادی صبوری میکند. داستانهایی که ابتدا و میانه و پایان درستی دارند، کودک را پای قصه نگه میدارند! مدت زمان زیادی نمیگذرد که کودک با گوش دادن به قصه، تمرکزش بالاتر میرود.
قصههای صوتی و انیمیشنها، به کودک یاد میدهد که برای مدت طولانی تری روی یک موضوع تمرکز و دقت کند. و به مرور یاد میگیرد که هیجانش را با نقاشی کشیدن و قصه گفتن، تخلیه کند.
محصولات کمک آموزشی دیگر
یکی از معروف ترین محصولات کمک آموزشی برای افزایش دقت و توجه در کودکان، پازل است! پازل حل کردن در شکل و اندازه های مختلف، باعث می شود که کودک تمام تمرکزش را به قطعه های پازل بدهد. پیدا کردن جای همه قطعه ها، آن قدرها کار ساده ای نیست. کودک علاقه پیدا می کند که خودش همه مراحل پیدا کردن، چیدن و کامل کردنش را انجام بدهد. کاری که لذت عمیقی به او می دهد و حالش را تازه می کند.
فرآیند درس خواندن شامل چند بخش اصلی است و مطالعه به تنهایی نمی تواند به یادگیری کامل و به خاطر آوردن مطالب منجر شود.
1 – به پیش نیاز منابعی که می خوانی توجه کن
اگر مطالب پیش زمینه اصلی را یاد نگرفته باشی حتی اگر مطالب جدید را حفظ کنی باز هم احتمال فراموشی مطلب وجود دارد؛ مثلا در درس عربی تا صرف فعل را یاد نگرفته باشی، نمی توانی فعل ماضی و مضارع بسازی .پس قبل از یادگیری درس حتما سعی کن ضعف خود را در مطالب قبلی مرتبط از بین ببری.
2 – قبل از ورود به کلاس و شروع درس، حتما به پیش خوانی درس جدید اقدام کن تا با پیش زمینه فکری با درس جدید رو به رو شوی.
3 – سعی کن مطالب درسی را سر کلاس یاد بگیری
در کلاس حضور فعال داشته باش.سوال بپرس و تا درس را نفهمیده ای از کلاس خارج نشو.
4 – تمرین زیاد حل کن
تمرین باعث پر شدن شکاف های اطلاعاتی در مغزت خواهد شد .
5 – مرور مطالب کلید رفع فراموشی است
هر شب در برنامه درسی خود مطالب را مرور کن.
6 – سعی کن بین اطلاعات یاد گرفته شده و مطالب قبلی در ذهنت ارتباط برقرار کنی تا فراموشی آنها کمتر شود.
7 – مطالب یاد گرفته شده را دوباره در نقش معلم تدریس کن
این تدریس می تواند برای یک دوست یا شاگردان فرضی باشد.
8 – سعی کن در زمان یادگیری مطلب تمرکز کامل داشته باشی و عوامل مخل تمرکز را به حداقل برسانی .
9 – خلاصه برداری و یادداشت برداری حین مطالعه به رفع فراموشی کمک می کند .
10 – تحقیقات نشان داده است روش سوال گذاری در ابتدای مطالعه نیز به یاد آوری مطلب کمک خواهد کرد .
11 – اضطراب، عجله و شتاب در یادگیری مطلب باعث فراموشی آن ها می شود.
12 – همچنین به یاد داشته باش که اگر مطلبی را یاد گرفتی، یک روز بعد، ۱۰ روز بعد، یک ماه بعد و ۴ماه بعد باید آن را مرور کنی، تا آن مطلب یک سال در حافظه ات تثبیت شود.
منبع : تبیان
انسان به طور ذاتی موجودی حقیقت جو و علم طلب است. او درس خواندن را دوست دارد علاقه دارد که بیاموزد و حقایق را دریابد. اما این علاقه ذاتی در اکثر دانشآموزان پنهان مانده و فرصت ظهور و بالندگی پیدا نکرده است. چرا که اکثر معلمها و والدین، به دانشآموزان میگویند که باید درس بخوانند و تلاش کنند در حالی که روش درست مطالعه را به آنها آموزش ندادهاند. با نشانه آموز همراه باشید.
کودک مقدمات خواندن را به طور رسمي در کلاس اول دبستان ياد ميگيرد.
روش تدریس معلم، کتابهای آموزشی و وسایل کمک آموزشی تا حدی در یادگیری تاثیر دارند. اما رفتار مربیان و والدین و اطرافیان کودک تاثیر بنیادی در یادگیری کودک در سالهای آتی دارد.
بازیهای دوران کودکی و حرفهایی که با او زده میشود، اندیشه کودک را برای مطالعه آماده میکند. كودكاني كه در بزرگسالي در شمار مطالعه كنندگان خوب و ماهر قرار دارند، بيشتر آنهايي هستند كه خوب فكر كردن، خوب گوش دادن و خوب حرف زدن را در كودكي آموختهاند.
حال این پرسش مطرح میشود که آیا نمیتوان در سنین بالاتر به آموزش روش صحیح مطالعه پرداخت؟ مطمئنا پاسخ آری است. در هر سن و سالی میتوانید روش درست درس خواندن را بیاموزید و آن را به کار بگیرید. در این مقاله روشهای صحیح درس خواندن و مطالعه مفید و مؤثر ارائه شده است.
برای داشتن مطالعهای اثربخش چه کنیم؟
اگرچه بسیاری از دانشجویان به مطالعه در کتابخانه معتقد هستند، اما دانشمندان علم ادراک بر این باورند که تغییر متناوب محیط مطالعه برای یادگیری مؤثرتر است. چرا که حافظه انسان بر اساس موقعیت و مکان شکل میگیرد؛ در نتیجه تغییر محیط مطالعه، میزان به خاطرسپردن چیزهایی که یاد گرفتهاید را افزایش خواهد داد.
در مطالعه گروهی میتوانید اشکالات درسی خود را با دوستانتان در میان بگذارید و بهتر مطالب درسی را متوجه شوید. این فعالیت گروهی ممکن است حتی منجر به پیدا کردن یک دوست جدید شود.
غرق شدن در خیل عظیم جزوهها و کتابهای درسی متعدد شیوه موثری برای یادگیری نیست. بلکه بهترین شیوه تمرکز بر روی یک موضوع و وقت گذاشتن بر روی آن تا زمان تسلط کامل بر روی مطالب موجود در آن کتاب میباشد. به عبارت سادهتر از این شاخ به آن شاخ نپرید. در این صورت کمتر خسته شده و بیشتر یاد میگیرید.
بهتر است موسیقی بیکلام باشد. گوش دادن به موسیقی طبیعت به فعالیت مغز و جلوگیری از حواسپرتی ناشی از صداهای دیگر کمک میکند. همچنین موسیقی کلاسیک گیرندگی مغزتان را نسبت به یادگیری و دریافت اطلاعات بیشتر میکند.
اگر یادگیرنده دیداری هستید، استفاده از تصویر کمک زیادی میکند. در یادگیرندگان شنیداری، بلند خواندن و تکرار مطالب با صدای بلند مؤثر است. اگر فردی فیزیکی و نیازمند حرکت هستید، درحالیکه از حرکت دستهایتان استفاده میکنید، درس را برای خودتان تعریف کنید؛ این کار به خاطر سپردن را برایتان سادهتر میکند.
موضوعاتی مانند ریاضی به تمرین و حل مسئله زیاد نیاز دارند. در علوم انسانی مثل تاریخ و ادبیات بیشتر بر پیوند اطلاعات و به خاطر سپردن نکاتی
مثل تاریخها و عبارات تکیه میشود.
بعد از مدتی مطالعه استراحت کوتاهی داشته باشید. هیچگاه بیشتر از 90 دقیقه را به مطالعه مداوم اختصاص ندهید. بهتر است بعد از هر 50 دقیقه مطالعه، 10 دقیقه استراحت کنید و بعد از تجدید قوا، دوباره به مطالعه بپردازید. خواهید دید که انرژیتان بیشتر میشود.
یکی از بهترین و مؤثرترین روشهای صحیح درس خواندن روش«PQRST» است. این روش بیشتر مناسب مطالعه دروس خواندنی و حفظی است. مراحل این روش به صورت زیر است:
در ابتدای مطالعه یک فصل یا کتاب، به سرعت تمام آن فصل یا کتاب را یک بار از نظر بگذرانید به این صورت که عنوانها، تصاویر، مثالها، نکات برجسته و خلاصه یا چکیده را بخوانید تا یک برداشت کلی از مفاهیم بهدست آورید. در این مرحله، شما علاوه بر آشنایی مقدماتی با موضوع، میتوانید تا حد زیادی نکات اصلی و فرعی را تشخیص دهید.
بعد از پشت سر گذاشتن مرحله پیشخوانی و آشنایی کلی با مطالب، سعی کنید در رابطه با موضوع مطالعه،
سؤالهایی را طرح کنید. طرح سوال، ممکن است وقتگیر باشد و مشکل به نظر برسد ولی باعث افزایش حس کنجکاوی و ایجاد انگیزه در یادگیرنده میشود. به عقيدهي روان شناسان، عامل كنجكاوي موجب افزايش اشتهاي ذهن براي يادگيري بيشتر ميشود و اطلاعاتی که حاصل پرسشهای مطرح شده باشند، بيشتر در حافظه باقي ميماند.
در این مرحله باید به صورت کاملاً مفهومی و دقیق، به مطالعه مطالب بپردازید و پاسخ سؤالات مطرح شده در مرحله قبل را بیابید؛ سپس خلاصهای از مطالبی که خواندهاید را یادداشت برداری کنید و درباره آنچه که خواندهاید فکر کنید و سعی کنید آن را به آموختههای قبلی خود ربط دهید.
در این مرحله باید مطالبی را که در مرحله قبل خواندهاید، برای خودتان بازگو کنید. سعی کنید مطالب را به زبان خودتان و آن طور که راحتتر هستید، بازگو کنید. این مرحله به شما کمک میکند بخشهایی را که خوب یاد نگرفتهاید، تشخیص دهید و آنها را از نو بخوانید.
در این مرحله میبایست آنچه را که آموختهاید، آزمون دهید. این آزمون میتواند به صورت تستی یا تشریحی باشد. برای این کار میتوانید از آزمونهای سالهای قبل یا آزمونهای استانداردی که قبلا تهیه شده، استفاده کنید.
با این کار خود را ارزیابی میکنید و در عین حال به مرور مطالب میپردازید. این بخش مهمترین قسمت مطالعه است زیرا باعث ثبت اطلاعات در ذهن میشود و جلوی فراموشی را میگیرد.
بر اساس پژوهش¬های صورت گرفته، اجرای روش «PQRST» به طور کامل، می¬تواند بازده و بهرهوری مطالعه را تا 80 درصد افزایش دهد و مطالب مورد مطالعه در ذهن را سازماندهی کرده و در حافظه بلند مدت قرار دهد.
تقویت حافظه برای همهی افراد یک ویژگی مثبت محسوب میشود.تقویت حافظه برای دانشآموزان و دانشجویان که در حال درس خواندن و فراگیری دانش هستند، اهمیت بیشتری دارد.
دو نوع حافظه داریم: حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت
هر آنچه که یاد میگیریم، ابتدا در حافظه کوتاه مدت جای میگیرد. این حافظه محدودیت گنجایش دارد. سپس وارد حافظه بلند مدت میشود که محدودیت گنجایش ندارد. مطالبی که وارد حافظه بلند مدت میشوند، فراموش نخواهند شد. بنابراین برای درس خواندن، باید مطالب را وارد حافظه بلند مدت کنیم.
حافظه قابل تقویت شدن است و برای آن راهکارها و روشهای بسیاری ارائه شده است. در این مقاله تعدادی از راهکارهای تقویت حافظه ارائه شدهاست.
قدرت حافظه مغز مانند قدرت عضلات بدن است. هر چقدر بیشتر از آن کار کشیده شود، قویتر میشود. بنابراین سعی کنید از مغز خود کار بکشید. البته همه فعالیتهای مغزی مناسب نیستند.
باید فعالیتهایی را انجام دهید که جدید باشند و برای انجام آنها، تلاش ذهنی زیادی نیاز داشته باشید و ذهنتان به چالش کشیده شود. برای مثال وقتی یک نوازنده ویولن قطعه دشواری را بنوازند که بر آن مسلط است، در واقع ذهن خود را دچار چالش نکرده است اما نواختن یک قطعه هر چند ساده برای اولین بار، به اندازه کافی چالش برانگیز است.
همچنین باید فعالیتهایی را انتخاب کنید که بتوانید آن را از اولین سطح شروع کنید و به تدریج مهارتتان را افزایش دهید. هنگامی که با یک سطح دشوار از مهارت مورد نظر، احساس راحتی کردید، میتوانید به سطح بالاتر بروید.
تمرینات فیزیکی و بدنی به هوشیار ماندن مغز شما کمک میکند. فعالیتهای بدنی اکسیژن را در مغز شما افزایش میدهد و خطرات احتمالی آسیب زننده به حافظه مانند دیابت و بیماریهای قلبی و عروقی را به حداقل میرساند.
تمرینهای هوازی به خصوص برای مغز بسیار مفیدند. بنابراین فعالیتهایی انتخاب کنید که خون را در رگهایتان پمپاژ میکند.
همچنین فعالیتهایی که به هماهنگی دست و چشم و مهارتهای پیچیده حرکتی نیاز دارند، برای مغز بسیار سودمندترند.
بحث تغذیه مناسب برای تقویت حافظه بسیار گسترده و تخصصی است. در اینجا به طور کلی به خوردن چند ماده مغذی اشاره میکنیم. مصرف گردو، کشمش، خرما و عسل برای وعده صبحانه توصیه میشود.
ماهی، سویا، عدس، ذرت، شیر، زرده تخم مرغ، تخم آفتابگردان، جوانه گندم، بادام زمینی، جودوسر و زنجبیل نیز از جمله مواد مفید برای تقویت حافظه هستند. مصرف سبزیجات و میوهها و چای سبز به دلیل داشتن آنتیاکسیدان و حفاظت از رادیکالهای آزاد مغز، توصیه میشود.
شکلات تلخ در همه جای دنیا بهعنوان غذای مغز شناخته میشود زیرا با افزایش جریان خون در بدن، حجم بالاتری از خون و اکسیژن را به مغز میرساند و باعث تقویت حافظه میشود.
توجه داشته باشید که در مصرف این مواد غذایی زیادهروی نکرده و تعادل را رعایت کنید.
استفاده زیاد از سردیجات مانند ماست ترش، دوغ، پنیر، گوشت گاو و… تاثیر منفی بر حافظه دارند. همچنین پژوهشهای اخیر نشان داده است، مصرف خوراکیهای پرچرب به خصوص فست فودها کارکرد مغز را کاهش داده و خطر بروز آلزایمر را افزایش میدهند.
مایعات کافی مصرف کنید. حدود 80 درصد مغز شما از آب تشکیلشده است. اگر دچار کمبود مایعات باشید، مغزتان نمیتواند بهدرستی کار کند. بنابراین حتماً در طول روز حداقل 6 تا 8 لیوان آب بنوشید.
اکثر افراد بزرگسال به 5/7 تا ۹ ساعت خواب شبانه نیاز دارند. حتی یک یا دو ساعت خواب کمتر از این میزان، روی عملکرد مغز از جمله حافظه، تاثیر میگذارد. تحقیقات نشان میدهند که خوابیدن برای تقویت حافظه ضروری است و حتی ثابت شده است که فعالیتهای اصلی تقویت حافظه در طول عمیقترین مراحل خواب رخ میدهد.
انسان موجودی اجتماعی است. ما به تنهایی نمیتوانیم زنده بمانیم و نیازهایمان را برطرف کنیم. ارتباط با دیگران بهترین تمرین برای تقویت حافظه و مغز است.
پژوهشها نشان میدهند داشتن روابط دوستانه سالم، نه تنها منجر به سلامت هیجانی و عاطفی فرد میشود بلکه سلامت مغز او را نیز بهبود میدهد.
در مطالعهای که در دانشکده سلامت عمومی دانشگاه هاروارد انجام شده است، پژوهشگران دریافتهاند افرادی که فعالیتهای اجتماعی بیشتری دارند، با سرعت کمتری دچار آلزایمر میشوند.
حتما شنیدهاید که میگویند ” خنده بر هر درد بی درمان دواست”.این ضرب المثل در مورد مغز و حافظه کاملاً صدق میکند. هر یک از احساسات ناخوشایند در ناحیه خاصی از مغز محدود شدهاند که عمل خندیدن بخش بزرگی از آن را درگیر خود میکند و جایی برای دیگر احساسات باقی نمیگذارد.
علاوه براین گوش دادن به لطیفههای دیگران و انجام شوخی با دوستان، قسمتهایی از مغز را فعال میکند که مربوط به یادگیری و خلاقیت هستند. روانشناس آمریکایی، «دنیل گلمن»، در کتاب معروف خود، به نام «هوش هیجانی»، مینویسد:«خنده، به افراد کمک میکند تا گستردهتر فکر کنند و آزادانهتر با دیگران همراه شوند».
مطالبی که به زبان حافظه شما باشند، در ذهنتان باقی میمانند. بنابراین شما ابتدا باید بدانید چه طور مطالب را به زبان حافظهتان درآورید. برای این منظور، روشهایی ارائه شده است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
ذهن شما اطلاعات دسته بندی شده را بهتر فهمیده و در نتیجه بهتر به حافظه شما انتقال خواهد داد. اطلاعاتی مثل اعداد و عبارات پیچیده را میتوان به بخشهای کوچکتری تقسیم کرد و هر بخش را به طور جداگانه به یاد سپرد.
شما هر روز به طور ناخودآگاه برای به خاطر سپردن شماره تلفن، شماره موبایل، کد ملی یا شماره عابر بانک از این روش استفاده میکنید.
یک داستان غیر مرتبط پیدا کنید و آن را به مطلبی که میخواهید به خاطر بسپارید، ربط دهید. به این ترتیب با یادآوری داستان، آن مطلب را نیز به خاطر میآورید.
برای آنکه عبارت پیچیدهای را به یاد بسپارید، از حروف اول کلمات آن عبارت، کلمهای بسازید که دربردارنده آن عبارت باشد.
به عنوان مثال، به جای حفظ و به یادسپردن عبارتی مانند «نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران»، با قرار دادن حروف ابتدایی کلمات آن در کنار یکدیگر، واژه «نهاجا» را به خاطر میسپارید که نه تنها دربردارنده مفهوم اصلی آن است، بلکه به راحتی در حافظه ثبت میشود.
همچنین میتوانید حروف ابتدایی چند واژه که برای یک موضوع واحد هستند را کنار هم قرار دهید.
به عنوان مثال برای به یاد سپردن پر تیراژترین آثار ویلیام شکسپیر میتوان تنها کلمه “هاشم” را به یاد سپرد که از حروف ابتدایی واژههای “هملت”، “اتللو”، “شاه لیر” و “مکبث” ساخته شده است.
تصویر سازی ذهنی یکی از بهترین تکنیکها برای تقویت حافظه است. برای به خاطر سپاری کلمات، یک تصویر دیداری را در ذهن تداعی کنید. تصاویر زنده، رنگارنگ و سه بعدی مطالب را بهتر به یاد شما میآورند.
مشهورترین مثال برای این روش، کدینگهای آموزش زبان انگلیسی است که امروزه بسیار رایج شده است.
یکی از روش های موثر و کاربردی یادسپاری، استفاده از ریتمسازی است. به این معنا که تعدادی کلمه مرتبط به هم به وسیله یک ریتم و آهنگ خاص به یاد سپرده میشوند.
نمونه عینی این روش، شعرگونههایی است که برای حفظ و یادسپاری نام امامان شیعه ساخته شده است.
یکی از عوامل تاثیرگذار بر سلامت کودکان، داشتن تغذیه مناسب است. تغذیه مناسب در کنار تحرک بدنی کافی، تاثیر بسزایی در رشد کودک دارد و همچنین از ابتلای کودکان به بیماریهای مختلف پیشگیری میکند.
برای اینکه کودکمان تغذیه مناسب و سالمی داشته باشد، باید غذاهای سالم را برایش فراهم کنیم و او را از مصرف خوراکیهای ناسالم منع کنیم. تغذیه سالم در سنین کودکی، در رشد فرزندمان در دوران بلوغ نیز تاثیرگذار است.
گاهی اوقات آگهیهای تلویزیون یا ویترین مغازهها و بسته بندیهای جذاب برخی مواد خوراکی مضر، کودک را برای مصرف این مواد غذایی بیارزش وسوسه میکنند. از طرفی برخی والدین نیز خودشان به مصرف این مواد غذایی روی میآورند.
همین موارد موجب میشود که کودک به جای مواد غذایی سالم و مفید که نیازهای بدنش را تامین میکند، خوراکیهایی را بخورد که نه تنها برای رشد و سلامتش مفید نیستند بلکه مانع مصرف غذاهای سالم میشوند. درنتیجه کودک به این سبک غلط تغذیه عادت میکند.
والدین میتوانند تاثیر بسزایی در ایجاد عادات تغذیهای سالم داشته باشند. آنها نه تنها باید الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند، بلکه میبایست کودک را برای داشتن تغذیه سالم تشویق کنند و فواید آن را برای فرزندشان بازگو کنند.
به همین منظور آنها باید در این زمینه آگاهی لازم داشته باشند و همچنین روش درستی برای ترغیب کودکان به تغذیه مناسب در پیش گیرند.
سعی کنید با مواد غذایی سالم و تازه غذاهای متنوعی تهیه کنید. یکنواخت بودن تغذیه باعث میشود که برخی کودکان به غذاهای بیرون از منزل که مفید نیز نیستند، روی بیاورند.
خوردن صبحانه اهمیت زیادی در تامین انرژی لازم در طول روز دارد بنابراین کودکان را به خوردن صبحانه تشویق کنید. برای این کار لازم است حتما خودتان نیز همراه فرزندان صبحانه بخورید تا آنها به خوردن صبحانه ترغیب شوند.
سعی کنید مواد غذایی مورد علاقه کودکان را در وعده صبحانه بگنجانید زیرا بیشتر کودکان از وعده صبحانه فرار میکنند.
کودکان به خوردن تنقلات علاقه زیادی دارند. به خصوص کودکانی که فعالیت بیشتری دارند، اشتهای بیشتری برای مصرف تنقلات دارند. بنابراین بهتر است تنقلات مفید و مغذی در اختیار کودک قرار دهید.
ساندویچهای خانگی، میوه، سبزیجات، مغزها، آب میوههای طبیعی و… را جایگزین چیپس و پفک و نوشابه کنید و همیشه این مواد را در اختیار کودک قرار دهید تا کودکتان به سمت تنقلات مضر نرود.
غذاهای خانگی که با مواد غذایی سالم تهیه شده باشند، بسیار مفیدتر و مغذیتر از غذاهای رستورانی پر چرب و ناسالم هستند.
اگر مشغله کاری زیادی دارید و فرصت نمیکنید در منزل غذا درست کنید، حداقل دو سه بار در هفته برای پخت غذا وقت بگذارید و بقیه هفته را هم سعی کنید به جای مصرف فست فود، از غذاهای سنتی و سالمتر استفاده کنید.
با کمک فرزندتان مواد اولیه تهیه غذا را از فروشگاه خریداری کنید و در تهیه غذا نیز او را شرکت دهید. اجازه دهید کودک در هنگام خرید یا پخت غذا نظر خود را بیان کند و تا حد امکان سلیقه او را هم درنظر بگیرید.
این کار باعث میشود که کودک نحوه تهیه غذاها را بیاموزد و با غذاهای سالم نیز آشنایی بیشتری پیدا کند. همچنین برای خوردن غذایی که خودش در تهیه آن مشارکت داشته، مشتاقتر باشد.
برخی والدین به کودکشان اجبار میکنند که غذای خاصی را بخورد یا آن میزانی که آنها تعیین میکنند بخورد. برخی هم کودکشان را از خوردن مقداری بیشتر از حدی که تعیین کردهاند، باز میدارند.
تغذیه کودک نباید اجباری باشد باید اجازه دهید هر وقت کودک دلش خواست بخورد و هر زمان که سیر شد، دیگر نخورد و خوردن یا نخوردن را به زور و اجبار تبدیل نکنید.
در مواردی که فکر میکنید کودکتان به میزان مناسبی غذا نمیخورد یا پرخوری میکند، با پزشک مشورت کنید و حتی المقدور از روشهای تشویقی استفاده کنید.
سعی کنید همه اعضای خانواده با هم و در یک زمان غذا بخورید. این کار تاثیر زیادی در کیفیت غذا خوردن کودک دارد و همچنین باعث میشود که کودک آداب صحیح غذا خوردن را بیاموزد.
بر اساس بررسیهای به عمل آمده، کودکان مواد مغذی از قبیل آهن، کلسیم و روی را به مقدار مورد نیازشان دریافت نمیکنند. کمبود آهن در کودکان چندان شایع نیست، ولی دریافت کافی آن توصیه شده است.
منابع غنی آهن عبارتند از جگر، قلوه، گوشت قرمز، ماهی، زرده تخم مرغ، سبزیهای دارای برگ سبز تیره مانند جعفری و اسفناج، حبوبات مانند عدس و لوبیا، میوههای خشک ( انواع برگه میوهها ) به خصوص برگه زردآلو و دانههای روغنی. مصرف ویتامین C به همراه غذاهای حاوی آهن، به افزایش جذب آهن کمک میکند.
دریافت کلسیم به مقدار کافی در دوران کودکی باعث افزایش تراکم استخوانی میگردد. این افزایش تراکم در دوران بزرگسالی از بروز پوکی استخوان جلوگیری میکند. بسیاری از کودکان کلسیم را به مقدار کافی دریافت نمیکنند. اصلیترین منبع تامین کلسیم مورد نیاز، شیر و سایر فراوردههای لبنی است.
همچنین گوشت و فراوردههای لبنی منبع غنی پروتئین، آهن، کلسیم و سایر مواد مغذی ضروری جهت رشد و تکامل کودکان است.
دریافت فیبر غذایی به مقدار کافی نیز بخشی از یک رژیم غذایی سالم است.
برخی از منابع خوب فیبر غذایی عبارتند از : نان سبوسدار مانند نان سنگک، غلات، میوهها و سبزیجات.
همه ما انسانها در طول زندگی، نیازمند برقراری ارتباط با دیگر انسانها و داشتن مهارت های اجتماعی هستیم. به همین منظور باید بتوانیم ارتباط اجتماعی خوبی با دیگران برقرار کنیم. برقراری ارتباطات اجتماعی، نیازمند داشتن مهارتهای اجتماعی قوی است. یادگیری مهارتبراب تربیت یک کودک اجتماعی از دوران کودکی آغاز میشود.تعریف مهارتهای اجتماعی از ديدگاه علمي، عبارت است از: « مجموعه رفتارهاي قابل قبولي که فرد را قادر ميسازد با ديگران رابطه موثر داشته باشد و از عکس العملهاي نامعقول اجتماعي خودداري کند.»
کودکان براي آنکه بتوانند خودشان را با اجتماعي که در آن زندگي مي کنند، سازگارتر کنند، به مهارتهای اجتماعی نياز دارند. مهارتهاي اجتماعي رفتارهايي است که به آموزش نياز دارد و اين آموزشها بايد توسط والدين ارائه شود. در ادامه به راهکارهایی جهت اجتماعی شدن و آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان، اشاره میکنیم.
یکی از روشهای آموزش اجتماعی شدن، مستقیم است. به همین منظور میبایست درباره روش درست تعامل و ارتباط با دیگران با فرزندتان صحبت کنید. باید به طور جزئی و دقیق برای فرزندتان شرح دهید که در هر موقعیتی چه رفتاری مناسب است.
میتوانید برای رعایت مواردی که به کودک آموزش دادهاید، برایش پاداش درنظر بگیرید. این پاداش دادن باید به صورت جزئی و برای هر کدام از رفتارهای اجتماعی صحیح کودک باشد.
در هنگام آموزش، موقعيتهاي گوناگون را براي کودک شرح دهید و رفتار مناسب آن موقعیت را بیان کنید.
بسياري از کودکان با مشاهده رفتار والدين مهارتهاي اجتماعي را میآموزند. بنابراین رفتار درست والدین بهترین الگو برای اجتماعی شدن کودک است. فرزندان ما آن چیزی نمیشوند که ما میخواهیم؛ بلکه آنها آن چیزی میشوند که ما هستیم. بنابراین سعی کنید از همین امروز رفتارهای درستی در مقابل فرزندتان داشته باشید.
والدینی که ارتباطات اجتماعی بیشتری دارند و با دوستان یا اعضای فامیل بیشتر رفت و آمد میکنند، فرزندانشان اجتماعیتر خواهند شد. فرزندان نحوه برقراری ارتباط را از رفتار شما با دیگران میآموزند. بنابراین هرچه بیشتر ارتباطات اجتماعی و تعاملات شما و دیگران را ببینند، بیشتر یاد میگیرند. پس به خاطر فرزندتان هم که شده است،
همین حالا تلفن را بردارید و از احوال یکی از دوستان قدیمیتان که مدتهاست با او در ارتباط نیستید، باخبر شوید.
مهد کودک نیز مکان مناسبی است که کودک با هم سن و سالان و مربیان خود ارتباط برقرار کند و بسیاری از مهارتهای اجتماعی را در آنجا بیاموزد. هر کودکی به ارتباط با همسالانش نیاز دارد. این موضوع به ویژه در جامعه امروز که تعداد فرزندان کم و رفت و آمدها به دلیل مشغله والدین محدودتر شده است، اهمیت بیشتری دارد. اگر امکان فرستادن فرزندتان به مهد کودک را ندارید، اجازه دهید تا با همسالانش بازی کند.
وقتی کودکتان حرف میزند، به صحبتهایش با دقت گوش کنید و هرگز به او نخندید مگر اینکه او نیز بخندد. ممکن است برخی از حرفهای کودکتان خندهدار باشد اما برای خودش جدی است. بنابراین با جدیت به حرفهایش گوش دهید و او را جدی بگیرید.
یکی از فایدههای این رفتار، آگاهی یافتن از حالات روانی کودک است زیرا هر نگرانی و مشکلی در صحبتها و نحوه ارتباطش با شما نمایان خواهد شد. اگر گاهی اوقات توان گوش دادن به حرفهای فرزندتان را ندارید، به او بگویید که در فرصتی مناسب حتما به حرفهایش گوش خواهید داد.
داستانها و قصههای کودکی، در ذهن فرزندان حک میشود و تا بزرگسالی باقی میماند. حتما شما نیز بسیاری از داستانهای کودکیتان را به خاطر دارید. از طرفی بسیاری از درسهای اخلاقی و مهارتهای اجتماعی از طریق داستان آموزش داده میشوند. پس سعی کنید هر شب موقع خواب برای فرزندتان قصه بگویید و یا گاهی اوقات از او بخواهید برای شما قصه بگوید.
این کار مهارتهای اجتماعی و اعتماد به نفس کودک را رشد میدهد.
کودکان به تماشای برنامههای خاصی علاقه دارند که شاید برای شما جذابیت چندانی نداشته باشد. با این وجود سعی کنید در تماشای تلویزیون با کودکتان همراه شوید. از فرزندتان بخواهید درباره برنامه مورد علاقهاش با شما صحبت کند و نظرش را برایتان بگوید.
با این کار برای علایق فرزندتان احترام قائل شدید و به نظراتش اهمیت دادهاید. از طرفی با این کار شما با افکار و عقاید فرزندتان بیشتر آشنا میشوید و یک تعامل با او برقرار میکنید که نتیجه آن رشد مهارتهای اجتماعی کودک است.
یکی از راه های تقویت مهارتهای اجتماعی در فرزندان، استفاده از عروسک است. در صورت امکان با تغییر صدای خود، از طریق عروسک، با فرزندتان صحبت کنید. قبل از رفتن به میهمانی با استفاده از عروسک به او توضیح دهید که در برخورد با دیگران چگونه رفتار کند و در بازگشت به خانه، رفتارهای او را بررسی کنید و از خودش بخواهید به عروسک توضیح دهد که تا چه میزان در طول میهمانی درست رفتار کرده و اشتباهاتش چه بوده است؛ مسلما با ادامه این روند، از پیشرفت فرزندتان در برقراری ارتباط با دیگران شگفت زده خواهید شد.
برخی موضوعات را باید برای کودکتان شرح دهید حتی اگر فکر میکنید که فرزندتان نمیتواند آن مسائل را درک کند. اگر فرزندتان قدرت تحلیل برخی مسائل را نداشته باشد، با توضیحات شما الفاظ جدیدی را میآموزد و زمانی میرسد که با شما درباره همان موضوعات وارد مباحثه خواهد شد و به این ترتیب مهارتهای اجتماعیاش رشد خواهد کرد.
در زندگی امروزه، رسیدگی به امور تحصیلی فرزندان جزئی از وظایف والدین شدهاست. برخی والدین به دلایل مختلف از جمله نداشتن تحصیلات کافی یا پرمشغله بودن، نمیتوانند به وضعیت درسی فرزندشان رسیدگی کنند.درچنین شرایطی کمک خواستن از معلم خصوصی میتواند پیشنهاد مناسبی باشد.
برای برخی از کودکان، معلم مدرسه و کتابهای درسی کافی است تا وضعیت درسی مطلوبی داشته باشند. اما برخی دانشآموزان اینگونه نیستند و بدون توجه و رسیدگی در منزل، نمیتوانند از پس درسهایشان برآیند.
در چنین شرایطی، داشتن یک معلم خصوصی در برخی از درسها میتواند گزینهی مناسبی باشد. حال، این سؤال مطرح میشود که چه دانشآموزانی به معلم خصوصی نیاز دارند؟ در این نوشتار، به 6 نشانه که نشان میدهد کودک شما به معلم خصوصی نیاز دارد، مطرح شده است.
ممکن است با دیدن نتایج آزمونهای فرزندتان شوکه شوید یا اینکه معتقد باشید فرزندتان توانایی بیشتری دارد که از آن استفاده نمیکند. در چنین شرایطی با معلم فرزندتان صحبت کنید و علت را جویا شوید.
معلم نقاط ضعف و مشکلات درسی دانشآموزان را بهتر از هر کسی میداند. به عنوان مثال میداند که کودک شما در کلاس به اندازه کافی به درس توجه دارد یا اینکه مرتب حواسش پرت میشود و با همکلاسیهایش صحبت میکند.
باید قبل از فکر کردن به معلم خصوصی با معلم مدرسه فرزندتان مشورت کنید و علت واقعی افت یا عدم پیشرفت او را متوجه شوید.
در این صورت میتوانید وضعیت فرزندتان را به معلم خصوصیای که برایش خواهید گرفت، گزارش دهید و نتیجه بهتری بگیرید.
برخی کودکان به انجام تکالیف درسی و مطالعه درس اهمیت نمیدهند و مرتب آن را به تاخیر میاندازند. اگر این کوتاهیها و تنبلی کردنها گهگاهی اتفاق بیفتد، قابل قبول است. اما اگر این حالت دائمی باشد، نشاندهنده یک مشکل مهم و اساسی در فرزندتان است. به ویژه اگر کودک به تذکرات معلمان و والدین نیز اهمیت ندهد، باید به دنبال راه حل اساسی برای حل این مشکل باشید.
معلم خصوصی میتواند انگیزه و اشتیاق کافی برای انجام تکالیف درسی را در کودک ایجاد کند. او میتواند عادت تنبلی کودک را به عادت مطالعه و تمرین مرتب و منظم تغییر دهد زیرا معلم خصوصی نظارت مستقیم و فردی بر امور تحصیلی دانشآموز دارد.
گاهی برخی دانشآموزان متوجه مطالب درسی نمیشوند و با وجود تلاش زیاد، نتیجه مطلوبی نمیگیرند زیرا آنها دیرآموزتر از دیگران هستند و در برخی یا همه درسها ضعیفاند.
آنها ممکن است هوش لازم برای فهمیدن برخی مباحث را نداشته باشند. به عنوان مثال بعضی دانشآموزان در درس ریاضی ضعیف هستند یا در دروس خواندنی مشکل دارند. این ضعف موجب میشود که این بچهها از درس عقب بیفتند و درنتیجه بیانگیزه شوند.
در چنین شرایطی معلم خصوصی میتواند کمک کننده باشد و با آموزش و توضیح مضاعف درس به دانشآموز، این مشکل را در او برطرف کند.
گاهی اوقات خود کودک اعتراف میکند که در یادگیری دروس و مباحث جدید، مشکل دارد و از این وضعیت ناراضی است.
او میگوید که از دیگران عقب میماند و نمیتواند درس را به خوبی یاد بگیرد. این گفتهها نشان میدهد که فرزند شما تمایل به یادگیری و رقابت با همکلاسیهایش دارد و از شما کمک میخواهد.
اگر به او کمک نکنید، اعتماد به نفسش را از دست خواهد داد. اگر خودتان نمیتوانید به او کمک کنید، از معلم خصوصی کمک بگیرید.
در این صورت خواهید دید که نگرانی او از بین رفته و اعتماد به نفس تازهای در او شکل میگیرد. این کار همان چیزی است که دانشآموز برای پشت سر گذاشتن ضعفهای تحصیلی و مشارکت در بحثهای کلاسی به شدت نیازمند آن است.
اشتغال پدر و مادر در بیرون از منزل، مشکلات خانوادگی، افزایش سن دانشآموز و سختتر شدن مطالب درسی، تغییر شیوههای آموزشی و… از عواملی است که موجب کمرنگتر شدن رابطه میان فرزند و والدین میشود.
گاهی اوقات این موارد باعث افت تحصیلی فرزندان میشود. در چنین شرایطی میتوان این مسئولیت را به فردی مطمئن در خارج از منزل واگذار کرد. بهترین فرد میتواند یک معلم خصوصی کارآزموده باشد. به کمک معلم خصوصی میتوانید بر یادگیری کودکتان کنترل داشته باشید و رابطهای غیرمستقیم با فرزندتان برقرار کنید.
برخی کودکان از مشکلاتی مانند بیشفعالی، واژه کوری (ناتوانی فرد در خواندن بعضی کلمات)، کمبینایی، کمشنوایی و … رنج میبرند و همین مشکلات باعث میشود که نسبت به همسالان خود، یادگیری و پیشرفت سختتر و کندتری داشته باشند.
برای چنین بچههایی، معلمان کار آزموده و با تجربه و متخصصی وجود دارند که توانایی کمک کردن به این نوع دانشآموزان خاص را داشته و میتوانند به راحتی به آنها آموزش دهند و یادگیری را در وجود آنها نهادینه و پایدار کنند.
یک معلم خصوصی حرفهای که با آموزش به این نوع دانشآموزان آشنایی داشته باشد، میتواند تاثیر بسیار مثبتی در وضعیت درسی کودک بگذارد. این معلمان نه تنها میتوانند در درسها به کودک کمک کنند، بلکه علاقه و انگیزه را در دانشآموز افزایش میدهند و برخی مهارتهای ارتباطی را نیز به او میآموزند.
بیشتر دانش آموزان با شروع تعطیلات نوروزی از کتابهای درسی خود فاصله می گیرند. عملکرد بهتر درتعطیلات ندارند. نسبت به انجام تکالیف و مرور درسهای خود بی میل می شوندو معمولا انجام تکالیف درسی را به روزهای آخر موکول میکنند.
این موضوع، معضلی است که بیشتر خانوادهها با آن دست به گریبان هستند.
برقراری تعادل بین تفریحات نوروزی و تکالیف، با یک برنامهریزی مناسب، میتواند راهگشا باشد. داشتن یک برنامه سنگین و غیرواقع بینانه نه تنها نتیجه مثبتی در بر نخواهد داشت، بلکه انگیزه مطالعه را از بین خواهد برد. در ادامه به 10 راهکار برای داشتن عملکرد بهتر در تعطیلات نوروز اشاره میکنیم.
با فرزندانتان صحبت کرده و این موضوع را برایشان روشن کنید که قرار نیست شما به جای آنها تکالیفشان را انجام دهید و این وظیفهای است که اول و آخر دست خودشان را میبوسد اما در عین حال به آنها این اطمینان خاطر را بدهید که در صورت لزوم میتوانید آنها را راهنمایی کنید.
برخی والدین در طول تعطیلات چنان به فرزندشان سخت میگیرند که بچهها را به این نتیجه میرسانند، زمانی که به مدرسه میرفتند از این تعطیلات سراسر مشق و سختی، خیلی بهتر بود.
برخی هم کودکانشان را در طول تعطیلات کاملا رها میکنند تا هر طور که میخواهند خوش بگذرانند و تعطیلات را سپری کنند. اما در آخر تعطیلات کودک مجبور میشود با عجله و استرس، تکالیفش را انجام دهد.
انجام دادن این تکالیف در چنین شرایطی هیچ فایدهای ندارد. سعی کنید هر روز در کنار تفریحات، دید و بازدید و سایر کارها ساعاتی را نیز به انجام تکالیفش اختصاص دهد تا در پایان تعطیلات دچار اضطراب نشود.
تعطیل بودن مدرسه در ایام نوروز، موجب میشود که برنامه خواب و بیداری بچهها تغییراتی کند. اکثر بچهها دوست دارند در ایام تعطیلات شبها تا دیروقت بیدار باشند و روزها دیر از خواب بیدار شوند.
این تغییر و بینظمی موجب میشود که بعد از پایان تعطیلات، بیدار شدن صبح زود، برای دانشآموزان بسیار سخت شود. از طرفی تغییرات فصلی نیز موجب به هم خوردن برنامه زمانی خواب میشود. برای جلوگیری از این بینظمی، باید مقرراتی برای خواب و بیداری کودکانتان داشته باشید.
این مقررات نباید به سختی دوران مدرسه باشد زیرا کودکان در حال گذراندن تعطیلات هستند و این ایام فرصتی برای استراحت و تفریح است. به عنوان مثال میتوانید این قانون را بگذارید که کودکان نباید دیرتر از 12 شب به رخت خواب بروند و صبحها نباید دیرتر از 9 صبح از خواب بیدار شوند.
برای تنظیم یک برنامه مطالعاتی منظم و عملکرد بهتر در ایام نوروز، به نکات زیر توجه کنید:
– برنامه مطالعاتی فرزندتان را از روز دوم تا دوازدهم تعطیلات نورز تنظیم کنید و روز اول و سیزدهم را به طور کامل به استراحت و تفریح اختصاص دهید.
– برای دانشآموزان ابتدایی، روزی حداقل 1 تا 2 ساعت برنامه مطالعاتی بریزید.
– یک روز در میان به مطالعه درس ریاضی اختصاص دهید زیرا این درس نیازمند تمرین بیشتری است. برای دانشآموزان اول ابتدایی یک روز درمیان به فارسی اختصاص دهید.
– روزانه از فرزندتان پرسش کنید تا درسهایی که آموخته را فراموش نکند.
شما به هیچ وجه نمیتوانید به تماشای فیلم مورد علاقهتان نشسته و یا مشغول خوش و بش با اقوام باشید و توقع داشته باشید که فرزندتان در گوشه اتاق نشسته و در کمال تمرکز به تکالیف مدرسهاش رسیدگی کند.
بچهها برای انجام تکالیفشان به محیطی آرام و عاری از هرگونه حواس پرتی ناشی از تلویزیون، اقوام و صحبتهای تلفنی شما نیاز دارند. بنابراین در زمانی که قرار است فرزندتان به مطالعه و انجام تکالیف بپردازد، سعی کنید شرایط مناسبی برایش فراهم کنید.
اگر اتاق اختصاصی دارد، او را به اتاقش بفرستید و یا در منزل برای ساعاتی سکوت را رعایت کنید.
در ایام نوروز به تفریحاتی که فرزندانتان دوست دارند، توجه بیشتری کنید. این کار به آنها انگیزه میدهد. به آنها بگویید که اگر طبق برنامه تکالیفشان را انجام دهند، برنامه تفریحی مورد علاقه آنها را خواهید داشت.
میتوانید برای هر روز برنامه تشویق یا تنبیه داشته باشید. به عنوان مثال به آنها بگویید بعد از انجام تکالیف روزانه، به پارک خواهید رفت.
اگر قصد مسافرت در تعطیلات نوروزی را دارید، باید به گونهای برنامهریزی کنید که زودتر از اتمام تعطیلات، به منزل برگردید. در این صورت اعضای خانواده فرصت خواهند داشت تا به شرایط عادی زندگی برگردند.
به خصوص دانشآموزان فرصت میکنند تا تکالیفشان را جمع بندی کرده و مقدار باقی مانده را انجام دهند و بدون نگرانی برای رفتن به مدرسه آماده شوندو عملکرد بهتر داشته باشند.
کودکان به مطالعه کتابهای تفریحی بیش از کتابهای آموزشی علاقه نشان میدهند، بنابراین داشتن مطالعه غیر درسی میتواند تفریح مناسب و مفیدی برای کودکانتان باشد.
اگر به صورت دسته جمعی، همه اعضای خانواده زمانی را به مطالعه اختصاص دهید، لذت و شادی بیشتری در خانواده ایجاد میشود و موجب رابطه بهتر و نزدیکتر اعضای خانواده خواهد شد. در چنین روشی، کودکان مشتاقانه به کتابخوانی میپردازند و از آن لذت میبرند.
اگر خودتان اهل ورزش نیستید، هیچ وقت برای تغییر مسیر زندگی به سمت جاده سلامت دیر نیست. والدین کمتحرک نیز نباید زمان را از دست بدهند و تا حدی که میتوانند باید با فرزندانشان در برنامههای ورزشی همراهی کنند و سعی در تغییر رفتارشان داشته باشند تا الگوی مناسبی برای آنها باشند.
بنابراین سعی کنید در تعطیلات نوروز زمانی را به ورزش بپردازید.
این موضوع هم برای سلامتی خودتان و هم برای سلامتی سایر اعضای خانواده از جمله فرزندان، بسیار مفید است. سعی کنید هر روز صبح زمان مشخصی را به ورزش دسته جمعی بپردازید. در این صورت کودکان نیز تشویق میشوند تا با والدین ورزش کنند.
10- همراهی کودکان در دید و بازدیدها
بهتر است در اکثر دید و بازدیدها، کودکان هم همراه شما باشند مگر در جاهایی که مانعی برای حضورشان باشد. حضور در دید و بازدیدها در کنار والدین، باعث میشود کودکان مهارتهای ارتباطی، اجتماعی و آداب معاشرت را بیاموزند و عملکرد بهتردرتعطیلات داشته باشند.
اگر فرزندانتان تمایلی به همراهی با شما نشان نمیدهند، برای آنها توضیح دهید که تعطیلات نوروزی علاوه بر آن که فرصتی را برای همه فراهم میکند تا کمی استراحت و تفریح کنند و همچنین کارهای عقب افتادهشان را انجام دهند، فرصت مهمی است که اقوام و آشنایان بتوانند حداقل یک بار در سال، دید و بازدید داشته باشند و این موضوع برای تحکیم روابط اجتماعی لازم و ضروری است.