دسته: مقالات ویژه اولیاء

تشویق کودک موجب می‌شود که او حسّ خوبی نسبت به خود داشته باشد و احساس لیاقت و کفایت داشتن در او رشد کند. بچّه‌ها در حالی که برای انجام کاری تلاش می‌کنند و مهارت جدیدی می‌آموزند، نیاز به توجّه و تشویق والدین و اطرافیان بزرگسال خود دارند.

تشویق غذای روح و روان کودک است و باعث ایجاد پشتکار و میل به تمرین بیشتر در او می‌شود.
حالا این سؤال مطرح می‌شود که تشویق چگونه باید باشد و تا چه اندازه باید کودک را تشویق کنیم؟ آیا باید برای تمام رفتارهای کودک، تشویقی درنظر بگیریم؟

تشویق به صورت مادّی باشد یا غیرمادّی؟ برخی از والدین از اینکه کودک خود را تشویق کنند، واهمه دارند زیرا فکر می‌کنند که ممکن است کودکشان لوس بار بیاید. حدّ تعادل تشویق چه اندازه است؟ در این نوشتار به این سؤالات پاسخ خواهیم داد.

1- تشویق باید واقعی باشد.

اگر کودکمان تحسین غیر واقعی و آفرین گفتن‌های دروغین را متوجّه شود، احساس ناامیدی در او ایجاد می‌شود. این نوع تشویق نه تنها تاثیر مثبتی در کودک ندارد، بلکه حس بی‌کفایتی در او ایجاد می‌کند.

 

در صورتی که کودکمان متوجه ساختگی بودن تشویق نشود، دچار غرور شده و خود را بهتر و بالاتر از آنچه که هست می‌بیند. همیشه با کودکتان واقعی رفتار کنید تا او هم واقعی بودن را از شما بیاموزد. رفتارهای ریاکارانه از همان دوران کودکی در انسان پرورش می‌یابد. اجازه دهید که کودکتان طعم واقعی تشویق را بچشد و از آن لذّت ببرد.

 

 

تشویق

2- میزان تشویق باید متناسب با موضوع مورد تشویق باشد.

در تشویق کردن اغراق نکنید. میزان تشویق و تقدیر از کودک، نباید بیشتر از ارزش کار کودک باشد. اگر تشویق خیلی بزرگ باشد، کودک فکر می‌کند کاری که به خاطر آن تشویق شده، وظیفه‌ای خارج از معمول است و برای انجام هر کاری جایزه می‌خواهد.

به عنوان مثال برای انجام کارهای روزانه مانند مسواک زدن، گفتن یک جمله‌ تحسین‌آمیز کافی است و البته به مرور زمان باید این کار در او نهادینه شده و برای انجام دادن آن نیاز به تشویق ما نداشته باشد.

تشویق کودک

3- رفتارهای فرزندتان را تشویق کنید نه شخصیت او را

به جای به کار بردن جملات و برچسب‌های کلی همچون «پسر خوب» که به شخصیت کودک مربوط است، بهتر است رفتارهای فرزندتان را مورد توجه قرار دهید. جملات کلی برداشت مشخصی را به فرزندتان القاء نمی‌کند، چون هر کودک بنا به تصوری که در ذهن دارد، رفتارش را مثبت یا منفی برداشت می‌کند.

رفتار مثبت فرزندتان را با جملات واضح و مشخص توصیف کنید تا او معنای رفتار مطلوب را درک کند. برای این منظور همیشه بلافاصله بعد از یک رفتار مطلوب، او را تشویق کنید و تشویق کردن را به زمان خاصی موکول نکنید.

4- مراقب باشید که تشویق کردن جنبه رشوه دادن پیدا نکند.

بهتر است به تشویق‌های خود جنبه‌ی مادی ندهید. البته گاهی اوقات خریدن اسباب‌بازی یا خوراکی مورد علاقه‌ی کودک اشکالی ندارد به شرطی که او را عادت ندهید که در ازای انجام هر کاری برایش چیزی می‌خرید. در این صورت کودک به گرفتن پاداش به صورت رشوه، عادت می‌کند و این روش موجب می‌شود تا کودک به یک معامله‌گر زیرک، تبدیل شود و از طرفی تشویق‌های مادی موجب تقویت روحیه‌ی مادی‌گرایی در کودک می‌شود که این مسئله چیز مطلوبی نیست.

دین مبین اسلام در این مورد توصیه کرده است که ایجاد سروری و احساس افتخار در فرزندان ایجاد کنید تا خودشان به انجام عمل شایسته بپردازند. به عنوان مثال یکی از رفتارهای خوب و شایسته کودکتان را در حضور خودش و در مجلسی که دیگران هم حضور دارند، مطرح کنید. این می‌تواند عامل خوبی برای تشویق او باشد یا اینکه اگر نقّاشی قشنگی کشیده، آن را به دیوار نصب کنید.

 

تشویق کودک

5- گاهی اوقات تشویق، اشتیاق را نابود می‌کند.

هدف از تشویق کردن، ایجاد انگیزه و اشتیاق است اما چگونه می‌شود که گاهی این اشتیاق از بین می‌رود؟! بگذارید داستانی را برایتان بگویم:
پیره‌مردی در کوچه‌ای که کنار دبستان پسرانه بود، زندگی می‌کرد. پسربچه‌ها بعد از تعطیل شدن مدرسه، به کوچه می‌ریختند و قوطی‌های نوشابه را با لگد به در و دیوار می‌کوبیدند و از سر و صدای ایجادشده لذت می‌بردند.

پیره‌مرد که از این سر و صدا به تنگ آمده بود، چاره‌ای اندیشید. به آنها گفت: «چه کار هیجان‌انگیزی انجام می‌دهید! از این کار شما خیلی خوشم می‌آید. از فردا برای این کار به شما 10000 تومان خواهم داد.»
از فردای آن روز، بچه‌ها به خاطر پولی که قرار بود بگیرند، بسیار خوشحال و با انگیزه بودند و با قدرت بیشتری قوطی‌ها را شوت می‌کردند.

پیره مرد به مرور زمان پول بچه‌ها را کم کرد تا جایی که به آنها فقط روزی 1000 تومان می‌داد. پسربچه‌ها که دیگر 1000 تومانی به چشمشان ناچیز بود، حاضر نشدند به خاطر این مبلغ کم، کاری را بکنند که قبلا بدون هیچ تشویقی از آن لذت می‌بردند.

بنابراین از تشویق به‌جا و در حد مشخص استفاده کنید و اجازه دهید که کودکانتان گاهی بدون تشویق از کاری که انجام می‌دهند لذت ببرند. لذت بردن از موفقیت‌ها هم نوعی تشویق محسوب می‌شود.

یکی از عوامل موفقیت در زندگی آینده کودکان، داشتن اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس به معنی ارزشمند و توانمند دانستن خود است.
ارزشمند دانستن خود به معنای خودشیفتگی نیست بلکه به این معناست که فرد نقاط قوت و ضعفش را می‌شناسد. نداشتن اعتماد به نفس در کودکان، موجب بروز مشکلات در رابطه با دیگران و در فعالیت‌های زندگی می‌شود. بنابراین افزایش اعتماد به نفس کودکان امری ضروری است.

1- دو سال اول زندگی، مهم‌ترین زمان برای پرورش اعتماد به نفس کودکان است.

نوزاد در دو سال ابتدایی زندگی، نیازهای بی‌شماری دارد؛ از خوراک و پوشاک گرفته تا توجه و محبت پدر و مادر. اگر به نیازهای او به درستی و به موقع پاسخ داده شود، کودک احساس ارزشمند بودن می‌کند. اما اگر نیازهایش بی‌جواب بماند، او پیام «بی‌ارزش بودن» را دریافت می‌کند.
بنابراین والدین باید سعی کنند که در حد امکان در اختیار نوزاد باشند. البته که شما همیشه نمی‌توانید بی‌درنگ در خدمت نوزاد باشید.

 

مهم این است که به فرزندتان نشان دهید همیشه پشتیبان او هستید. این روش تربیتی در دو سال اول زندگی بسیار اهمیت دارد زیرا مغز کودک در این زمان به سرعت رشد می‌کند و الگوهای ارتباطی و مدل‌های ذهنی انجام کارها شکل می‌گیرد.

 

اشاره‌ها و پاسخی که به آنها داده می‌شود، احساسات مثبت یا منفی را ایجاد می‌کنند. ذخیره‌ای از احساسات مثبت منجر به احساس خوبی و خوب بودن می‌شود و این بخشی از شخصیت نوزاد می‌شود و در آینده هم این حس خوب را در خود حفظ می‌کند.
این موضوع به ویژه در کودکانی که با نوعی نقص و ناتوانی به دنیا می‌آیند اهمیت بیشتری دارد.

دادن پاسخ‌های مثبت به کودک، باعث می‌شود که او بهتر با مشکلات مقابله کند و حتی اگر در سال‌های بعد به دلیل مشکلات خانودگی از کودکی خوبی برخوردار نباشد، بهتر می‌تواند با این شرایط روبه‌رو شود.

2-احساساتی که در کودک شکل می‌گیرد، بازتابی از رفتار و احساس شماست.

برای کارهای خوب کودک، به او بازتاب مثبت دهید و همچنین رفتارهای نامناسب او را به او گوشزد کنید. با دادن بازتاب مثبت به کودک، او احساس خوبی نسبت به خودش خواهد داشت و زمانی که بازتابی منفی از مادر می‌گیرد به سرعت رفتارش را تغییر می‌دهد تا دوباره آن بازتاب مثبت را دریافت و حس خوبش را بازیابی کند.

اعتماد به نفس کودکان

3-با کودک خود هم‌بازی شوید

به جای تماشای بازی فرزندتان، بخشی از آن باشید اما بگذارید کودک آغازگر بازی باشد. در زمان بازی همه توجه خود را به کودک دهید زیرا اگر در بازی توجه لازم را نداشته باشید، کودک احساس بی‌ارزشی می‌کند.

هرچه برای بودن با کودک مشتاق‌تر باشید، او در بزرگسالی دوست دارد وقت بیشتری را با شما بگذراند و اعتماد به نفس بیشتری خواهد داشت. بنابراین با وجود مشغله‌های زندگی، وقتی را برای کودکتان در نظر بگیرید و به خاطر داشته باشید که شما با این کار در حال پرورش یک انسان هستید.

4-فرزندتان را با نامش صدا کنید

به کار بردن نام کودک، صمیمیت را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود که کودکتان یاد بگیرد که در ارتباط با دیگران نام آنها را صدا بزند و همین امر موجب بیشتر شدن اعتماد به نفس و برقراری ارتباط بهتر با دیگران می‌شود.

5-حداقل یک استعداد کودک خود را بشناسید و آن را پرورش دهید

برای ایجاد اعتماد به نفس در کودکان استعداد و علاقه‌مندی او را بشناسید و دست‌کم در یک مورد به او کمک کنید تا آن را تقویت کند. با این کار خواهید دید استعدادهای دیگر او هم شکوفا می‌شوند. اگر استعدادی در کودکتان می‌بینید که خودش متوجه آن نشده، او را آگاه و تشویق کنید.

برای تمام موفقیت‌های کودکتان، او را تشویق کنید و همه تقدیرنامه‌ها، کارنامه‌های درخشان، مدال‌ها و… را نگه دارید و به آنها اهمیت دهید و آنها را ارزشمند بشمارید. این ارزشمند شمردن، به کودک حس ارزشمندی می‌بخشد.

6-به کودکتان برچسب منفی نزنید

هر کودکی به دنبال هویتی برای خود است و وقتی آن را پیدا کرد، برایش مثل یک برند خواهد بود. حال اگر این برند چیزی مانند یک بیماری باشد، اعتماد به نفس او تضعیف می‌شود اما اگر برچسب باهوش، زرنگ، باحوصله و… باشد، اعتماد به نفس او را بالا می‌برد.

افزایش اعتماد به نفس کودکان

7-به کودکتان مسئولیت دهید

بچه‌ها باید مسئولیت‌پذیر باشند. برخی کارهای خانه را به فرزندتان بسپارید. با این کار او احساس باارزش و مفید بودن می‌کند و نیز علاقه‌ی بیشتری به کسب مهارت نشان می‌دهد.
با بیان جمله «یه مأموریت ویژه برات دارم!» کودک‌تان را به انجام کارها علاقه‌مندتر ‌کنید.

8-به کودکتان بیاموزید که احساساتش را به طور متعادل بروز دهد

کودکان نوپا به راحتی احساساتشان را بروز می‌دهند اما با گذر زمان یاد می‌گیرند چگونه آرامش خود را در موقعیت‌های دشوار حفظ کنند. برون‌ریزی و کنترل زیاد هر دو منجر به مشکلات در بزرگسالی می‌شوند.

 

کودکی که هیج کنترلی روی احساساتش ندارد، به یک بچه‌ لوس تبدیل می‌شود. در مقابل تأکید بر کنترل بیش از حد احساسات این پیام را به فرزندتان می‌دهد که احساسات او شما را نگران می‌کند یا اینکه اهمیتی برای شما ندارد. در نتیجه کودک گمان می‌کند بیان احساسات و یا حتی داشتن احساس، چیز بدی است.

 

استدلال کودک این است که اگر احساسات او بی‌اهمیت هستند پس خودش هم بی‌اهمیت و بی‌ارزش است.

AskDrSears.com 

دغدغه‌ی بیشتر والدین امروزی، رشد تحصیلی کودک و فرزندشان است. مخصوصاً اگر خودشان تحصیل کرده باشند، این دغدغه در آنها بیشتر است. اما وقتی سراغ کمک کردن به کو دک می‌روند، جواب معکوس می‌گیرند. حتی شده که از طرف مدرسه، به والدین توصیه کرده‌اند که در کار آموزشی کودکان دخالتی نداشته باشند. اما مگر می‌شود که یک پدر یا مادر دغدغه‌مند، حواسش به تحصیل کودکش نباشد؟ همه اینها نشان می‌دهد که کار آموزشی، چه قدر حساس است. اما هنوز هم راهی هست که به پیشرفت تحصیلی کودکتان کمک کنید. در این مقاله قصد داریم که روش‌هایی را مطرح کنیم که بدون دخالت در کار مدرسه و معلم‌ها، نقش والدین در رشد تحصیلی کودک را افزایش بدهیم. 


کار را به دست معلم‌ها بسپارید

هر کسی وظیفه خاص خودش را دارد. اگر قرار بر این بود که والدین، وظیفه معلم‌ها را هم انجام بدهند، دلیلی برای این که بچه‌ها را به مدرسه بفرستیم وجود نداشت. پس همان طور که مدرسه اعتماد کرده ایم، به روش تدریس آنها نیز می‌توانیم اعتماد کنیم. اما برای افزایش اعتماد و حس همدلی، بهتر است که ارتباطمان را با مدرسه حفظ کنیم.

این شاید مهم ترین کاری است که والدین می‌توانند برای کودکشان انجام بدهند. از وضعیت درسی و ذهنی کودکشان در این مدت با خبر بشوند. و اگر نیازی به کمک هست، راه حلش را از طریق مدرسه و معلم‌ها دنبال کنند. نقش والدین در رشد تحصیلی کودک این است که در جریان امور باشند، نه این که خودشان دست به کار آموزش بشوند.


من و والدین: دغدغه نقش والدین در رشد تحصیلی کودک

ارتباط با مدرسه به تنهایی کافی نیست. این وسط، نباید کودکمان را فراموش کنیم. والدین به دنبال رشد تحصیلی کودک هستند، اما ارتباطشان با او قطع شده است. نباید تصور والدین این باشد که کودک ممکن است به آنها راستش را نگوید. این اعتمادسازی بین کودک و والدین هم شکل بگیرد. کودک نباید درگیر این موضوع بشود که ارتباط بین من و والدین قطع شده است!

والدین می‌توانند با مطالعه کتاب‌های مرتبط با تربیت فرزند، ارتباط خودشان با کودک را بهتر کنند. چون هیچ دانش آموزی به دنبال دریافت اطلاعات درسی از پدر و مادرش نیست. او فقط از والدین، همراهی و همدلی می‌خواهد. حتی اگر چنین درخواستی هم از طرف کودکتان دیدید، راهش این نیست که روش قدیمی آموزش خودتان را به او منتقل کنید. این موضوع، خیلی وقت است که توسط سیستم آموزشی به والدین هشدار داده شده است.


روش‌های تقویت ارتباط بین والدین و کودک

ایجاد ارتباط دو سویه بین هر دو طرف، کلید موفقیت کودکان و رشد تحصیلی آنها است. درس خواندن کودک در یک مکان امن و آرام، خیلی موثرتر از این است که خودمان برای آموزش کودک، آستین بالا بزنیم.

در ادامه این محتوا قصد داریم پیشنهادهایی در مورد این که چه طور ارتباط بین کودک و والد شکل می‌گیرد، صحبت کنیم.

(این محتوا به روز رسانی می‌شود)….