سبد خرید شما خالی است!
بستن
یکی از عوامل موفقیت در زندگی آینده کودکان، داشتن اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس به معنی ارزشمند و توانمند دانستن خود است.
ارزشمند دانستن خود به معنای خودشیفتگی نیست بلکه به این معناست که فرد نقاط قوت و ضعفش را میشناسد. نداشتن اعتماد به نفس در کودکان، موجب بروز مشکلات در رابطه با دیگران و در فعالیتهای زندگی میشود. بنابراین افزایش اعتماد به نفس کودکان امری ضروری است.
نوزاد در دو سال ابتدایی زندگی، نیازهای بیشماری دارد؛ از خوراک و پوشاک گرفته تا توجه و محبت پدر و مادر. اگر به نیازهای او به درستی و به موقع پاسخ داده شود، کودک احساس ارزشمند بودن میکند. اما اگر نیازهایش بیجواب بماند، او پیام «بیارزش بودن» را دریافت میکند.
بنابراین والدین باید سعی کنند که در حد امکان در اختیار نوزاد باشند. البته که شما همیشه نمیتوانید بیدرنگ در خدمت نوزاد باشید.
مهم این است که به فرزندتان نشان دهید همیشه پشتیبان او هستید. این روش تربیتی در دو سال اول زندگی بسیار اهمیت دارد زیرا مغز کودک در این زمان به سرعت رشد میکند و الگوهای ارتباطی و مدلهای ذهنی انجام کارها شکل میگیرد.
اشارهها و پاسخی که به آنها داده میشود، احساسات مثبت یا منفی را ایجاد میکنند. ذخیرهای از احساسات مثبت منجر به احساس خوبی و خوب بودن میشود و این بخشی از شخصیت نوزاد میشود و در آینده هم این حس خوب را در خود حفظ میکند.
این موضوع به ویژه در کودکانی که با نوعی نقص و ناتوانی به دنیا میآیند اهمیت بیشتری دارد.
دادن پاسخهای مثبت به کودک، باعث میشود که او بهتر با مشکلات مقابله کند و حتی اگر در سالهای بعد به دلیل مشکلات خانودگی از کودکی خوبی برخوردار نباشد، بهتر میتواند با این شرایط روبهرو شود.
برای کارهای خوب کودک، به او بازتاب مثبت دهید و همچنین رفتارهای نامناسب او را به او گوشزد کنید. با دادن بازتاب مثبت به کودک، او احساس خوبی نسبت به خودش خواهد داشت و زمانی که بازتابی منفی از مادر میگیرد به سرعت رفتارش را تغییر میدهد تا دوباره آن بازتاب مثبت را دریافت و حس خوبش را بازیابی کند.
به جای تماشای بازی فرزندتان، بخشی از آن باشید اما بگذارید کودک آغازگر بازی باشد. در زمان بازی همه توجه خود را به کودک دهید زیرا اگر در بازی توجه لازم را نداشته باشید، کودک احساس بیارزشی میکند.
هرچه برای بودن با کودک مشتاقتر باشید، او در بزرگسالی دوست دارد وقت بیشتری را با شما بگذراند و اعتماد به نفس بیشتری خواهد داشت. بنابراین با وجود مشغلههای زندگی، وقتی را برای کودکتان در نظر بگیرید و به خاطر داشته باشید که شما با این کار در حال پرورش یک انسان هستید.
به کار بردن نام کودک، صمیمیت را افزایش میدهد و باعث میشود که کودکتان یاد بگیرد که در ارتباط با دیگران نام آنها را صدا بزند و همین امر موجب بیشتر شدن اعتماد به نفس و برقراری ارتباط بهتر با دیگران میشود.
برای ایجاد اعتماد به نفس در کودکان استعداد و علاقهمندی او را بشناسید و دستکم در یک مورد به او کمک کنید تا آن را تقویت کند. با این کار خواهید دید استعدادهای دیگر او هم شکوفا میشوند. اگر استعدادی در کودکتان میبینید که خودش متوجه آن نشده، او را آگاه و تشویق کنید.
برای تمام موفقیتهای کودکتان، او را تشویق کنید و همه تقدیرنامهها، کارنامههای درخشان، مدالها و… را نگه دارید و به آنها اهمیت دهید و آنها را ارزشمند بشمارید. این ارزشمند شمردن، به کودک حس ارزشمندی میبخشد.
هر کودکی به دنبال هویتی برای خود است و وقتی آن را پیدا کرد، برایش مثل یک برند خواهد بود. حال اگر این برند چیزی مانند یک بیماری باشد، اعتماد به نفس او تضعیف میشود اما اگر برچسب باهوش، زرنگ، باحوصله و… باشد، اعتماد به نفس او را بالا میبرد.
بچهها باید مسئولیتپذیر باشند. برخی کارهای خانه را به فرزندتان بسپارید. با این کار او احساس باارزش و مفید بودن میکند و نیز علاقهی بیشتری به کسب مهارت نشان میدهد.
با بیان جمله «یه مأموریت ویژه برات دارم!» کودکتان را به انجام کارها علاقهمندتر کنید.
کودکان نوپا به راحتی احساساتشان را بروز میدهند اما با گذر زمان یاد میگیرند چگونه آرامش خود را در موقعیتهای دشوار حفظ کنند. برونریزی و کنترل زیاد هر دو منجر به مشکلات در بزرگسالی میشوند.
کودکی که هیج کنترلی روی احساساتش ندارد، به یک بچه لوس تبدیل میشود. در مقابل تأکید بر کنترل بیش از حد احساسات این پیام را به فرزندتان میدهد که احساسات او شما را نگران میکند یا اینکه اهمیتی برای شما ندارد. در نتیجه کودک گمان میکند بیان احساسات و یا حتی داشتن احساس، چیز بدی است.
استدلال کودک این است که اگر احساسات او بیاهمیت هستند پس خودش هم بیاهمیت و بیارزش است.